خداحافظ
دوستان عزیز سلام
راستش این وبلاگ بیشتر به منظور بیان اطلاعات و احیاناً احساسات اینجانب در مدت زمان اپلای و گرفتن پذیرش و آمدن به آمریکا به وجود آمد.
هر چند اهداف بالاتری را در هنگام راه اندازی این وبلاگ در ذهن داشتم اما به علت مشغله فراوان نتوانستم آن ها را عملی سازم.
تنها چیزی که فکر می کنم توانسته باشم آن را در این وبلاگ نشان دهم، زندگی فردی بود که برای به دست آوردن آرزویش تلاش زیادی کرد. دو سال پیش که این وبلاگ را ایجاد کردم هیچ وقت نمی دانستم چه آینده ای پیش رو خواهم داشت. راستش را بخواهید ناامیدترین فرد اپلای کننده بودم (حداقل در نظر خودم). اوضاع روحی من در حدی بود که ترم آخر فوق لیسانس چندین بار تا یک قدمی انصراف از تحصیل پیش رفتم.
شاید اگر فیس بوک نمی بود و من متوجه نمی شدم که بیش از نیمی از دوستان دبیرستان من الان در خارج از کشور مشغول ادامه تحصیل هستند هیچ گاه برای ادامه تحصیل در خارج از کشور (با آن اوصاف روحی) اقدام نمی کردم.
شاید اگر وارد سایت اپلای ابراد نمی شدم و آدم های کوچک و بزرگ رزومه من را به استهزا نمی گرفتند هیچ وقت این وبلاگ را ایجاد نمی کردم. من این وبلاگ را فقط و فقط به این خاطر ایجاد کردم که بگویم:
دوستان!
عزیزان!
آدم ها شوخی شوخی به قورباغه ها سنگ می زنند، اما قورباغه ها جدی جدی می میرند.
آن کسانی که چیزی از اپلای نمی دانند و رزومه دیگران را مسخره می کنند، کسانی که در ظاهر همگی نمره های بالا، با رزومه های عالی و مقاله های ISI دارند و فارغ التحصیل از دانشگاه های خوب ایران هستند، اما در باطن کاردانی جادوق آباد را هم ندارند اما برای دیگران نسخه می پبچند، دانسته یا نادانسته زندگی خیلی ها را عوض می کنند. افرادی که لیاقت نظر دادن درباره کوچکترین مسایل را ندارند به سبب نقصان تکنولوژی و پس غبار شبکه های اجتماعی و انجمن ها خود را چون عالمی جلوه می دهند که حکم آن ها لایتغیر است. حال آن که حکم از آن خداست و هیچ کس نمی تواند آن را پیش بینی کند. بعضی از آن ها به قدری در انجمن ها قدرت گرفته اند که کسی را یارای مقابله با آن ها نیست و اگر کسی برخلاف نظر آنان و در راستای کمک به دیگران بگوید توسط آنها و دار و دسته شان به گوشه ای افکنده می شود. این افراد فقط در اینترنت هم نیستند، در میان دوستان و فامیل و آشنایان هم این افراد به وفور یافت می شوند.
حرف های کسانی که می خواهند جلوی پیشرفت شما را بگیرند را باور نکنید که اگر باور کنید همه زندگیتان پایمال می شود.
البته ناگفته پیداست مصداق صحبت من کسانی نیستند که صادقانه به دیگران کمک می کنند. اما چه سود که یک سیب گندیده می تواند یک سبد سیب را فاسد کند اگر دور انداخته نشود!
دوستان!
بدانید که راه موفقیت و پیشرفت همیشه باز است و بدخواهان همیشه در کمین. راه رسیدن به اهداف تلاش است و بی اعتنایی به بدخواهان و لاغیر
البته الان هم خیلی موفقیت چشمگیری نداشته ام و فقط یک گام کوچک به جلو آمده ام ولی امیدوارم بتوانم روزی به همه آرزوهایم برسم.
این وبلاگ دیگر برای همیشه به پایان رسید. از این به بعد اگر وقت کافی داشته باشم، مطالبم را در وبلاگ دیگری خواهم نوشت که آدرس آن را شاید در اینجا قرار دهم، و شاید هم نه!
از همه خوانندگان وبلاگ که من را همراهی کردند متشکرم، از کسانی که در ابتدا با من همراه بودند مانند سوزی و میـ$ـتر$$ و به هر دلیلی من را تنها گذاشتند تا کسانی که در انتهای راه همراه شدند مانند لیلی و فرزاد که البته خیلی با انرژی بودند.
از کسانی که واقعاً به من روحیه می دادند و خیلی دوست داشتم در دنیای واقعی آن ها را بشناسم، چون دوستان خیلی خوبی هستند مانند صادق و عادل.
در انتها باید یک تشکر ویژه از روبین بکنم، بابت این که با وجود همه مشکلاتش وبلاگ من رو ترک نکرد. امیدوارم روزی بتونی خودت رو باور کنی و دوباره به زندگی اون جوری نگاه کنی که شایسته اش هستی.
راستی این نکته را هم بگویم که هرمیون نام کاربری خانومم بود که برای من نظر می گذاشت! در روزهایی که هیچ کس مرا نمی شناخت! و اگر نظرات او نبود این وبلاگ هیچ وقت ادامه پیدا نمی کرد.
به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقیست …
گریه م گرفت 😐