یک کامنت
به نام خدا و با سلام خدمت آقای عرفانی زاده و دوستان همراه این سایت
تا قبل از امشب قصد نداشتم دراین صفحه نظربگذارم چون شرح حال من قبل وبعدازآشنایی با فایل ها و کتاب های عرفانی زاده خیلی مفصله و شاید خارج از حوصله ی شما باشه. من درزندگیم خیلی زیاد راز و قانون جذب رو از نزدیک دیدم و خودم تجربه اش کرده ام . در سن ۹ سالگی تصویر خانه ی رویاییم رو در کتاب اجتماعی سال سوم دیدم زمانی که آقای هاشمی از کاخ موزه ها دیدن می کرد، هرروز با اشتیاق به اون عکس ها نگاه می کردم و حتی درموردش با مادرم صحبت می کردم و با کمی تاخیر و در کمال ناباوری درسن۱۶ سالگی در خانه ای شبیه به آن زندگی می کردم هنوز هم وقتی بهش فکر میکنم یکه می خورم. پدرم هم در کمال ناباوری از صفر به همه چیز رسید او هم روش خاص خودش رو داشت وقتی چیزی توی رویاش بود توی دنیای واقعی یه نمونه براش پیدا می کرد و می گفت من تا فلان روز بهش میرسم و می رسید. ۱۰ سال در اوج ثروت و شهرت زندگی کردیم و بعد از اون با یه شکست مالی سخت همه چیز تغییر کرد و به قول شما فرکانس ما عوض شد. الان ۱۴ سال می گذره ، و هنوز نتونستیم به اون فرکانس برگردیم با اینکه پدرم تو این مدت خیلی تلاش کرد و همه ی ما هم درکنارش بودیم اما نمی شد که نمی شد. تا جاییکه هرکدوم از ما زندگی ساده ای رو درپیش گرفتیم. هر سال به خاطر بیشتر شدن رقم بدهی ها ی پدرم بیشتر از قبل ضعیف شدیم و تحت فشار قرار گرفتیم. هر تلاش تازه ای هم که می کردیم خیلی زود محکوم به شکست بود. سال ۸۹ یکی از دوستان کتاب راز رو بهم هدیه داد و تازه فهمیدم چطور رویاهای من یا پدرم تا اون روز واقعی می شده و چطور زندگی ما به مشکل مالی خورده. بارها اون کتاب رو خوندم اما فقط در مورد اهداف غیر مالی تونستم ازش جواب بگیرم. من به کمک کتا ب رازبه عشق محال زندگیم رسیدم، تو یه قرعه کشی برنده شدم و…. اما شاهد زندگی همان دوستم بودم که چطور با کمک راز در یک سال بدون داشتن سرمایه ی اولیه ۲۰۰ میلیون به دست آورد.و بعد با استفاده از همون سرمایه به ارقام نجومی رسید. فرق من و دوستم این بود که اون تو یه جو آروم فقط به رویاهاش فکر می کرد اما من تحت تاثیر شرایط متشنج و خیلی سخت زندگی خانواده ام خیلی زود دلسرد می شدم و نمی تونستم خودم رو در فرکانس ثروت ببینم چون با واقعیت زندگیمون خیلی فرق داشت. وقتی نتونستم با کمک راز به خواسته ام برسم و باری از دوش پدرم و خانواده ام بردارم کم کم ناامیدی سرتاسر وجودم و زندگیم رو گرفت . ۳ سالی میشد که توان هیچ کارجدید یا خلاقانه ای رو در خودم نمی دیدم. در اثر افسردگی و بیکاری و مصرف آرام بخش دچاراضافه وزن شدیدهم شدم. تا اینکه حدود۳ ماه پیش خواهرم سایت شما رو بهم معرفی کرد اما با بدبینی تمام بهش گفتم همش تله ی تبلیغاتیه.اون هم درجواب گفت تو از فایل های رایگانش استفاده کن. همان روز به سایت شما سر زدم و تمام فایل های تصویری و کتاب های رایگان شما رو دانلود کردم. چندین بار کتاب ها رو خوندم و فایل های تصویری رو نگاه کردم. بعد تو بهت کامل یه دل سیر گریه کردم. من با خودم و با ذهنم بدترین ظلم رو کرده بودم. جالبیش به این بود که رشته ی من هم زبان بود و سال ها با یه دستمزد ناچیز برای گذران خودم تدریس و ترجمه کرده بودم. اما چه فایده. تو دلم بهتون یه آفرین محکم گفتم. تو گوگل کتاب های شما روسرچ کردم چیز زیادی دستگیرم نشد. فقط همین سایت و همین کتاب ها؟ یه کم عجیب بود. اما توجهی نکردم. یه دفتر برداشتم و برای خودم لیستی ازآرزوها واهداف رو نوشتم.جدول آرزوهام رو ترسیم کردم و جلوی هر آرزو رقم مورد نیازش رونوشتم. اول تصمیم گرفتم اراده ام رو تقویت کنم.برای خودم صفحه ی وقایع روزانه ، صفحه ی قرارداد دفتربانکی و صفحه ی حسابرسی رو تو همون دفتر ترسیم کردم.یکی از اهدافم رسیدن به وزن ایده ال بود. از همان روز شروع کردم و هرروز خودم رو ملزم کردم یک ساعت ورزش کنم وبا استفاده از تکنیک تعیین اهداف و امتیازدهی تا الان موفق شدم خدا رو شکرحدود ۸ کیلو وزن کم کنم. هدف بعدیم رابطه ام با خدا بود که خیلی ضعیف شده بود. در پایان یکی از درس هاتون توصیه کرده بودید ۳۰ روز هر روز شکرگزاری داشته باشیم. به یاد دوره ی شکرگزاری راندابرن افتادم که در یکی از گروه های فیس بوک در حال انجام بود اون رو هم شروع کردم. واقعا بی نظیر بود. نه تنها رابطه ام با خدا به بهترین حد خودش رسید بلکه تمام عزیزانی که به خاطر شرایط بد روحیم ازشون فاصله گرفته بودم یکی یکی دوباره بهم نزدیک شدند یا از من خبری می گرفتند.الان دیگه یه دفتر شکرگزاری دارم که داره به صفحات آخرش نزدیک میشه و من هر روز صبح بعد از بیدارشدن از خواب و مرور اهداف روزانه ام به سراغ این دفتر میرم و شروع به نوشتن می کنم . بدون اینکه متوجه باشم روی فرکانس خوشبختی قرار گرفتم هر روز حالم از روز قبل بهتر شد وتمام اینها رو مدیون خدای مهربونم و شما هستم. دیگه از اون دختر افسرده و بی حس و حال خبری نیست. وقتی دیدم دارم جواب می گیرم تابلوی آرزوهام رو درست کردم و ایمان دارم به تک تکشون می رسم این بار اهداف مالی هم تعیین کردم . برای کمک به خانواده و پدرم وخلاصی ازشر بدهی ها باید ارقام میلیاردی تعیین میکردم.اما تصمیم گرفتم طبق فرمایش شما ازاهداف کوچکترشروع کنم.پس با استفاده از تکنیک جارختی هدف بزرگ مالیم و حتی هدف کاهش وزن رو به اهداف خیلی کوچکتر تقسیم کردم. مطمئن شدم برای رسیدن به هدف مالیم تنها راه تولید محتوا یا کتاب ها ی دیجیتالی و نشر اون ها ست .با انرژی زیادی شروع کردم و به خودم قول دادم تا رسیدن به هدفم ادامه بدم. سه فایل ویدئویی رایگان شما رو با دقت و بارها نگاه کردم . درسته که کامل توضیح ندادید و خودتون هم فرمودید سرنخ بگیریم. سعی کردم با امکانات محدودی که داشتم تو این راه هم گام بردارم.برنامه و پلن اجراییم را با رعایت اولویت اهدافم و با استفاده از تکنیک ام وی ام درست کردم. ارزش هام رو نوشتم تا دچار حفره های ذهنی نشم.از۱۰ نفر از عزیزانم خواستم ارزش هام رو بهم بگن.
موضوعات مورد علاقه ، مهارت ها و تفریحاتم رو یادداشت کردم.یکی از موضوعات رو انتخاب کردم که رقابتی تر بود. یک برنامه ی تولید کتاب دیجیتال دانلود کردم و از هفته ی پیش شروع به آماده سازی کتابم کردم. هر روز دارم اطلاعاتم رو درباره ی سایت، ارسال ایمیل انبوه ، جذب ترافیک و همکاری درفروش بالا می برم. طراحی سایتم رو به یکی ازدوستانم سپردم . و خودم مشغول جمع آوری اطلاعات هستم. سوالات زیادی برام پیش میاد که مطمئنا به جواب همه ی اونها یا شاید بیشتر اونها در دوره ی راز یک میلیون دلاری شما پرداخته شده است. تمام سعیم رو می کنم با استفاده از تکنیک چیدن میوه های در دسترس تر و با کمک گرفتن از مهارت هام بتونم پول شرکت تو این دوره را فراهم کنم. چراکه هر گنجی بهایی دارد و بهای آن را باید پرداخت. وقتی به آرامش و شادی خانواده ام فکر می کنم انرژیم هزاران برابر میشه و به همین دلیل تلاشم رو بیشتر میکنم. من یک بار طعم زندگی خداگونه رو به معنای واقعی کلمه چشیده ام و به همین دلیل برای تجربه ی دوباره ی اون تمام تلاشم رو می کنم این رو به شما و خودم قول میدم .حرف های زیادی باقی موند و اهدافی که با استفاده از تکنیک های شما بهشون رسیدم .اما بیشترازاین وقت گرانبهاتون رو نمی گیرم بابت طولانی شدن این متن هم عذرخواهی می کنم. تنها دلخوشیم اینه که عزیزی این متن رو بخونه و اگه شرایطی مشابه من یا بهتر ازمن داره بدونه همیشه امید زنده است . از مهرتون سپاسگزارم و ازخدای رحمن برای مانا بودن شما دعا می کنم.
مهرتون پایدار