شیر یا خط انداختیم، شیر آمد
ما برای در پیش گرفتن این سفر، شیر یا خط انداختیم. شیر آمد؛ یعنی باید رفت . و ما رفتیم. اگر خط هم می آمد و حتی اگر ده بار پشت سر هم خط می آمد، ما آن را شیر می دیدیم و به راه می افتادیم. انسان میزان همه چیز است . نگاه من است که به همه چیز معنا می دهد. ما می خواستیم اینگونه باشد و شد . مهم نبود که آیا شتابزده تصمیم گرفتیم یا نه . مهم آن بود که گام در راهی می گذاشتیم که دوست داشتیم. ما به راه افتادیم و رفتیم و رفتیم . هنگامی که باز گشتیم دیگر آن آدم پیشین نبودیم. عوض شده بودیم. سفر نگاه ما را به اوج ها برده بود . بزرگ تر شده بودیم.
7
0