نامی هست به نام ایران
نامی هست به نام ایران و صفتی به حرمت ایرانی بودن. و ما، تک تک ما، چه در داخل چه هر کجای دنیا باشیم. خواسته و ناخواسته نمادی از این نام و این صفت هستیم.
وای از آن روزی که آنچه بر دوش ماست به نا روا رها کنیم. انتظاری نیست. دستور و فرمانی هم نیست.
آنچه هست و تمنا می شود خود را از یاد نبردن و خود بودن است. وقتی حقیقتی که از آن شماست را به گونه ای دیگر نمایش ندهید ، مطمئن باشید بهترین را ارائه داده اید.
کشور ما با هر شرایطی از آن ماست. و هیچ کس در هیچ جایی بیشتر از خود ما برایش ارزش قائل نخواهد بود.
اگر خود ما برای ایران و ایرانی دغدغه مند نباشیم، وای به حالمان.
قدر بدانیم. به دنبال آگاهی باشیم.
تبریک گفتن تولد کوروش ، درمان درد های ما نیست. با هر دین و آیین و اعتقادی ، انسانیت و شرف را فریاد زدن و صفت ایرانی بر آن زدن هنر شماست.
به جای سلام، درود گفتن خنده دار است. ولی سلام را به هر زبان و دینی با لبخند گفتن ، سربلند کردن فرهنگ ماست. پشت به پشت انسانیت دادن ، ممانعت از زمین خوردن هم نوع ،عکس زیبای زندگی شماست. نه ادای هنری بودن. نه عکس با قهوه. نه رنگ کردن صورت و تبریک گفتن هالوین.
مرا عهدی است با جانان ، که تا جان در بدن دارم هواداران کویش را، چو جان خویشتن دارم.
یا حق
بهرنگ
پ.ن: این نوشته مال من نیست.